شنیدن این کتاب صوتی را به تمام دوستداران روانشناسی عمومی و افراد که باور دارند "مهربانی" برای خودشان و جامعه سومند است، پیشنهاد می کنیم.
ایده این کتاب در سال 1982 در یک رستوران در کالیفرنیا شکل گرفت. در ان روز نویسنده کتاب یعنی "آن رهبرت" روی یک دستمال کاغذی نوشت " مهربانی بی چشمداشت و زیبایی بی دلیل داشته باشید".
این آن به بعد به صورت آهسته و پیوسته این جمله به یک ترند تبدیل شد. چندی بعد این شعار روی سپرهای اتومبیل چسبانده شدو آرام آرام افراد را به زندگی پر از ملاطفت و محبت دعوت کرد.
کتاب صوتی "مهربان تر باشیم" داستانهای واقعی از مهربانی است
بخشهایی از کتاب مهربان تر باشیم
«به دلايلی من هم توقف كردم، از اتومبيل خارج شدم و رفتم ببينم آن جا چه خبر است. وقتی نزدیک شدم، شنيدم كه زن بسيار سالخوردهای از مرد جوانی ياد ميكرد. آن مرد جوان در آن محله بزرگ شده بود و پيرزن او را خوب نمیشناخت. ولی آن قدر میشناخت كه در اين سالها چند بار با او حرف زده باشد. و آن قدر ميشناخت كه اکنون اشک به چشمش بياورد.
معلوم شد كه اين جمع عجيب همگی از اهالی محل بودند و برای يادبود راهپيمایی میكردند. در خيابانها راهپيمایی میكردند و در محلی كه كسی مرده بود توقف میكردند تا از او ياد كنند و حلقهٔ گلی، دسته گلی و گاهی يادداشتی يا علامتی بجا بگذارند. اغلب اين مرگها مربوط به مردان جوانی بود كه زندگیهایشان را به واسطهٔ دسترسی آسان به اسلحه و مواد مخدر و عدم دسترسی به درک قداست زندگی انسانی، تلف كرده بودند. تاج گلها و صليبهایی از درختها آويزان بود كه نشانگر لحظات حماقت و وقوع مصيبت بودند.»
اولین نفر کامنت بزار
تمامی حقوق این وبسایت متعلق به شنوتو است