اسپنسر جانسون (Spencer Johnson)، نویسندهی داستان قلهها و درهها (Peaks and valleys) زندگی را شبیه به سفری چالشبرانگیز در طبیعت میبیند که در این سفرِ طبیعتگردی، هرکس بهاندازهی عمرش با پدیدههای مختلفی روبهرو میشود. او در جادهی طولانی زندگی، قلهها و درهها را مهمترین پدیدهها میداند و به وسیلهی روایت سرگذشت مردی جوان توضیح میدهد چرا باید به این دو قسمت از مسیر بیشترین توجه را نشان دهیم.
در طبیعتگردی قلهها و درهها و دیگر پدیدهها وجود دارند؛ ما نقشی در بودن یا نبودن آنها نداریم و صرفاً تماشاگریم. ولی در زندگی، چنان که جانسون در کتاب قلهها و درهها میگوید، اوضاع کمی فرق میکند. درست است که درهها -در اینجا استعاره از شرایط سخت- در اغلب موارد بدون نقش ما به وجود آمدهاند و نه ما، بلکه عوامل بیرونی آنها را ساختهاند. اما قلههای موفقیت و کامیابی را بیشتر خودمان میسازیم. در این کتاب یاد میگیریم چطور در درهها جان سالم به در ببریم و خودمان را بیرون بکشیم، مسیر قله را پیش بگیریم و در نهایت روی نوک قله ایستاده و از دور به تماشای درههایی که از آنها گذشتهایم، بنشینیم.
مرد جوانی بهنام مایکل و پیر دانا دو شخصیت اصلی کتاب قلهها و درهها هستند. مایکل جوان در قعر یک دره زندگی ملالتباری را از سر میگذراند. او روزی با پیرمردی آشنا میشود که در نوک قلهی یک کوه زندگی میکند و این دیدار زندگی مرد جوان را برای همیشه تغییر میدهد... .
BRAND_USER
با سلام وقت بخیر.. با این اوصاف به نظر میاد کتاب خوب وجالب و جذابی باشه.. ولی لطفا کلمه کامنت رو تغیر بدید بنویسید نظرات لطفا با تشکر.. زیباتر هست
تمامی حقوق این وبسایت متعلق به شنوتو است