درک ارزش شکست

یکی از نیرومندترین تصوراتی که جامعه‌ی مدرن به افراد القا می‌کند، این باور است که انسان اساساً برای پیروزی به دنیا آمده؛ برای همواره کامیاب بودن، همواره در اوج به سر بردن، همواره مصون از خطا بودن! این‌چنین است که ما از کودکی در معرض انواع و اقسام فشارهای درونی و بیرونی قرار می‌گیریم. فشارهایی خردکننده که منجر می‌شوند توقعاتی بیجا از خودمان داشته باشیم. نتیجه‌ی چنین وضعی این است که پس از مواجه شدن با ناکامی‌ای کوچک یا بزرگ، چنان در خود فرو می‌ریزیم که گویی بدترینِ مصیبت‌ها بر سرمان نازل شده است!

الیزابت دی (Elizabeth Day) کتاب درک ارزش شکست (Failosophy) را برای مقابله با تفکری که توصیف شد نگاشته. او در این اثر جذاب و آموزنده، زندگی شخصی خود در مقام زنی معمولی را دستمایه‌ی پرداختن به موضوعی عام و همگانی قرار داده است. بحث‌های دی در این اثر بسیار مفصل و پردامنه است، اما لبّ کلام او این است که باید با شکست و ناکامی همچون یک واقعیت اجتناب‌ناپذیر مواجه شوید، نه همچون یک فاجعه‌ی بزرگ.

آنچه او با شما در میان می‌گذارد، در عین سادگی بی‌اندازه مهم و دگرگون‌کننده است: اشکالی ندارد که اندامتان ایده‌آل نیست؛ عیبی ندارد که در فلان رشته‌ی ورزشی استعداد ندارید؛ مهم نیست که ضعف‌هایی کوچک و بزرگ را در خود تشخیص می‌دهید. نه، هیچ‌کدام این‌ها مهم نیست. آنچه اهمیت دارد این است که خود را همانطور که هستید بپذیرید و رؤیای دورِ کمال مطلق را از ذهن به در کنید.

الیزابت دی در کتاب درک ارزش شکست به شما می‌آموزد که پس از ناکامی، به جای زانوی غم در بغل گرفتن، برخیزید و شکست خود را بدل به بهانه‌ و انگیزه‌ای برای پیروزی کنید...