فردریک بکمن (Fredrik Backman) رمان مردی به نام اوه (A man called Ove) را در سال 2012 به چاپ رساند. این اثر خیلی زود با اقبال مخاطبین مواجه شد و یکی دو سال بعد از پرفروشترینهای آمازون و نیویورک تایمز لقب گرفت. بکمن بعد از مردی به نام اوه آثار زیاد دیگری نوشت، اما هیچکدام موفقیتهای این رمان را تکرار نکردند.
این داستان صوتی آمیزهای از تراژدی و کمدیست. فرجام آن شاید اشک خیلیها را درآورَد؛ با این حال جریاناتی که در طول داستان به وقوع میپیوندد، آنقدر خنده بر لبتان خواهد آورد که به اشکهای پایانش بیرزد!
قهرمان داستان پیرمردی به نام اوه است که پس از مرگ همسرش انگیزهای برای ادامهی زندگی ندارد. او که حسابی خشک و مقرراتیست، تقریباً از تمام چیزهایی که به چشم میبیند و به گوش میشنود احساس خشم و نارضایتی میکند؛ سنش بالا رفته، نیرویش را از دست داده، زودتر از قبل عصبانی میشود، و بدتر از همهی اینها، عشقاش هم نیست که آرامش کند. پس عجیب نیست که به فکر اتمام زندگیاش بیفتد.
بله، مردی به نام اوه قصد دارد به انجام عملی به نام خودکشی مبادرت کند! ولی خوشبختانه (برای ما) و بدبختانه (برای خودش)، با ورود همسایههای جدید - یک زن ایرانی به اسم پروانه، شوهرش، و دو فرزند کوچکشان - زندگی او به کل زیر و رو میشود...
(لازم است اشاره کنیم که کتاب حاضر حاوی چکیدهای از داستان مردی به نام اوه است، نه تمامِ آن.)
اولین نفر کامنت بزار
تمامی حقوق این وبسایت متعلق به شنوتو است