کریستین کارلسون (Kristine Carlson) در دسامبر 2006 به شکلی ناگهانی همسرش ریچارد کارلسون را از دست داد. با وجود نامهها و ایمیلهای فراوانی که برای او فرستاده میشد، از غم از دستدادن همسرش کاسته نشد. او در زمانیکه سعی میکرد با مرگ همسرش کنار بیاید، شروع به خواندن نامههایی کرد که در تمام آن سالها برای یکدیگر نوشته بودند و همین نجاتدهنده او شد.
در بین این نامهها یکی از آنها با همه فرق داشت. چراکه ریچارد آن را در هجدهمین سالگرد ازدواجشان نوشته بود و در آن سوالهای جالبی مطرح کرده بود. سؤالهایی نظیر: اگر یک ساعت فرصت زندگی داشتید و میتوانستید فقط یک تماس تلفنی برقرار کنید، با چه کسی حرف میزدید و چه میگفتید؟
کتاب ساعتی برای زندگی کردن، ساعتی برای عشق ورزیدن (An hour to live, an hour to love) داستانی تأثیرگذار است که در آن اهمیت و ارزش عشق ورزیدن نشاندادهشده است. این کتاب در دو بخش نوشته شده؛ بخش اول آن شامل نامهٔ ریچارد میشود که در آن عشق و زندگی را ستایش کرده است و بخش دوم از جانب کریستین نوشته شده که در آن به همسرش ابراز عشق میکند.
با شنیدن این کتاب به این نکته مهم پی میبرید که باید زندگی کردن را از همین لحظه شروع کنید. چراکه در زمان مرگ، فکر کردن درمورد مسائل مهم زندگی فایدهای ندارد. باید از صمیم قلب هر آنچه را که درست میدانید، زندگی کنید تا بتوانید عمری غنی و رضایتبخش را برای خود تضمین نمایید. این کتاب زیبا و تأثیرگذار با بیانی گرم به شما درس دوست داشتن را میدهد.
آن زمان که تصور میکنید عاشق شدید و تصمیم میگیرید باقی عمرتان را با شخص موردعلاقه خود سپری کنید، باید این را بدانید که زندگی همیشه همان شکلی پیش نخواهد رفت که شما میخواهید؛ بنابراین باید قدر تمامی لحظات با هم بودن را بدانید و زیستن در لحظه را یاد بگیرید. به دنبال روزی نباشید که قرار است برسد و همه چیز خوب شود؛ همین امروز و همین لحظه آن را بسازید و تجربه کنید.
اولین نفر کامنت بزار
تمامی حقوق این وبسایت متعلق به شنوتو است