توضیحات
رمان 140 صفحهای «پیرمرد» اثر «ویلیام فاکنر» توسط نشر کتابسرای نیکاندیش با ترجمه «تورج یاراحمدی» چاپشده است. کتاب درباره پیرمردی است به نام زندانی قدبلند. ماجرای کتاب بر اساس یک رویداد تاریخی یعنی طغیان رودخانه میسیسیپی در سال 1927 شکلگرفته. طغیان رودخانه میسیسیپی در این کتاب نمادی از طغیان پیرمرد بر شمرده میشود.
خلاصه ی کتاب صوتی پیرمرد:
این کتاب ماجرای پیرمردی زندانی، قدبلند و کمحرف است که در پی طغیان رود میسیسیپی به همراه مابقی زندانیان برای کمک به مردم سیلزده فرستاده میشوند. ماموریت عجیب آنها در این عملیات نجات که با یک بلم قرار است راهی شوند این است که به آنها میگویند:
«همینطور راست تیرهای تلفن را بگیرید و بروید تا به یک پمپبنزین برسید. آن را پیدا میکنید. چون هنوز سقفش از آب بیرون است. پمپبنزین لب یک تالاب است. آن را هم پیدا میکنید. چون نوک درختهایش از آن بیرون است. همینطور تالاب را بگیرید و بروید تا به یک درخت سرو برسید که روی آنیک زن نشسته، او را بردارید و بعد راهتان را بهطرف غرب بکشید تا به یک انبار پنبه برسید که روی تیرک افقی آنیک مرد نشسته است».
ماموریتی عجیب که مخاطب را به یاد قصههای پریان میاندازد.
پیرمرد و دوستش زندانی چاق با بلم راهی میشوند ماجراهایی در ادامه راه برای آنها پیش میآید و بقیه گمان میکنند که زندانی قدبلند غرقشده است درحالیکه او نجات پیدا میکند و به کمک زن باردار میرود. زندانی قدبلند در این داستان علیرغم کمکهایش به زن باردار و جنگیدن با مار و شاهین و تمساح هیچگاه خود را یک قهرمان نمیداند.
در داستانهای معمولی قهرمان داستان به دنبال ثروت و معشوقه و موفقیتهایی از این دست است و در داستانهای پختهتر هم قهرمان به دنبال شناخت هستی و درک عمیق آن است اما در این داستان زندانی قدبلند نمیداند از زندگی چه میخواهد و در پی چیست؟
او سواد چندانی ندارد و اهل مطالعه هم نیست. گاهی مخاطب با خود میاندیشد که آیا قهرمان این داستان اصلا قدرت تفکر دارد؟ آیا او با روحیات و خواستههای خود آشنایی دارد؟ یا تنها مانند یک ربات کارهایی که به او محول شده را انجام میدهد؛ و البته که چنین نیست. حس وظیفهشناسی او قابل تقدیر است. مخاطب با شنیدن داستان او متوجه میشود ماجرای او شباهتهایی با داستان نوح پیامبر دارد، نجات انسان از غرق شدن و وظیفه خود دانستن این امر.
پیکار سنگین زندانی قدبلند با رودخانه خروشان و ماجراهایی که برای او پیش میآید از جذابیتهای این داستان به شمار میرود. پیرمرد در ابتدا بخشی از رمان نخلهای وحشی بود که بعدها بهعنوان داستانی مجزا همراه با داستانهای اسبهای خالدار و خرس در یک کتاب چاپ شد
گوینده
افشین اعتماد
فرهاد اتقیایی
جزئیات
کارگردان:
نویسنده:
مترجم:
ناشر چاپی:
شابک:
سال انتشار: 5 سال پیش