توضیحات
آنهایی که جک لندن را می شناسند می دانند که او از مبارزه انسان با طبیعت خشن و بی رحم می نویسد. داستانهای او مقابله گاه نافرجام مردمانی سخت کوش را به تصویر می کشد که درطبیعت سردسیر شمال آمریکا برای ادامه حیات تلاش می کنند. موفقیت لندن در نوشتن داستانهای کوتاه چند هزار کلمه ای تا به آنجا رسید که ثروتی از داستانها و پاورقی های تجاریش بدست آورد. علاقه او به ثبت ماجراجوییهای بلندپروازانه اش و قرار دادن مخاطب در شرایط یکسان با شخصیتهای داستان را شاید بتوان آغازگر راهی دانست که کسانی مانند همینگوی ادامه دادند.
او، در عمر کوتاهش، ملاح بود، در کارگاه کنسروسازی کار کرد، در خیل عظیم جویندگان طلا طبیعت بکر کشورش را در نوردید و در مقام خبرنگار جنگی مقاله نوشت.
مجموعه داستان افروختن آتش در دو داستان افروختن آتش و گرگ خفته را برای علاقمندان بازگو می کند. در داستان افروختن آتش با مسافری از سرزمینهای سردسیروقطبی آمریکای شمالی آشنا می شویم که در سرمای چندین درجه زیر صفرگرفتار شده و همسفری جز یک سگ ندارد. در داستان دوم، گریزی به شخصیت سپید دندان زده و او را در موقعیتی شهری و در شرایطی که نگهبان یک امارت اربابی است خواهیم یافت.
بسیاری از منتقدان توانایی جک لندن را خلق داستانهای کوتاه می دانند، از این رو شما را به شنیدن بخشی از داستان افروختن آتش دعوت می کنیم.
جزئیات
کارگردان:
نویسنده:
مترجم:
ناشر چاپی:
شابک:
سال انتشار: 9 سال پیش