داستان دوستم که بهم زنگ زده بود و داد میزد که کارمو چرا انجام ندادی منم می گفتم که بابا تو 4 ساله نیومدی دنبال پروژه ات و من نمیدونم الان کجاست و
اونم همیشه قاطی تر میشد و عصبانیتر تا این مکه یهروز بش گفتم بیا توی دفتر تا باهم صحبت کنیم تا این که اومد دفتر و ...