وقتی میای صدای پات، از همه جاده ها میاد
انگار نه از یه شهر دور ،که از همه دنیا میاد
تا وقتی که در وا میشه، لحظه دیدن میرسه
هرچی که جاده ست رو زمین، به سینه ی من میرسه...
امروز که دارم این اپیزود رو بعد از یه وقفه طولانی آپلود میکنم، روز تولد جانیاره. قبل از بارگذاری ش یکبار برای خودم پلی کردم و به اونجایی رسیدم که هایده میخونه وقتی میای صدای پات از همه جاده ها میاد...
صبح که بیدار شدم 5 اسفند سه سال پیش رو با خودم مرور کردم، لحظه ی به دنیا اومدنش، لحظه ی شیرین اولین بار دیدنش و به آغوش کشیدنش، لحظه ای که فکر می کردم به پرواز دراومدم و سنگینی و جرم بدن م رو حس نمیکردم. آره انگار جانیار همه ی جاده های این دنیا رو پیموده بود و به سینه ی من رسیده بود...
اپیزود روز ترخیص از پیوند و تلاقی ش با روز تولدش برام پر از معناست. "یعنی یادم باشه خدا جانیار رو دوبار به من هدیه داده".
تاریخ انتشار: پنجم اسفند ماه سال 1403
از اینکه همچنان در معرفی این پادکست همراهی می کنید و برام کامنت میزارین، سپاسگزارم.
ممنون که من رو می شنوید.
مرضیه علی محمدی
اولین نفر کامنت بزار
ای داغ از قلب پریشانم چه میخواهی، ای جای زخم که...
وسعت کوچک رهایی را از نگاه اسیر باید دید
...
چشم ها را باید شست، جور دیگر باید دید...
...
از زمستان چه خواهد ماند، وقتی بهار از راه برسد....
زمانی که این اپیزود رو ضبط کردم، یک ساعت قبلش ی...
حالیا معجزه ...
این اپیزود با بقیه ی اپیزودها برام فرق داره، او...
من بهشت رو دیدم. نه اون بهشتی که توی اون دنیا و...
مژده ای دل که مسیحا نفسی می آید
که از انف...
تمامی حقوق این وبسایت متعلق به شنوتو است