توضیحات
نمایش دیو حکایت دیوی است که هر سال در زمانی که فصل سرما آغاز می شود از قلعه خود بیرون می آید و از هر آبادی یک دختر می برد...
واژهی "دیو" یکی از واژههای رازآمیزی است که بررسی خط دگرگونی معنایی آن گوشههایی از طرز نگرش و اندیشهی ایرانیان کهن را نسبت به خدایان، در سنجش با سایر اقوام آشکار میکند. این بررسی نشان میدهد که قوم ایرانی، در یزدانشناسی خود، تا جایی پابهپای دیگر قومهای آریایی پیش آمده است، اما از نقطهای راهش را از آنها جدا کرده است.
بررسیهای ریشهشناختی نشان میدهد که واژهی "دیو" در تمامی زبان های آریایی، معنای "خدا" داشته یا دست کم، نام یکی از خدایان بوده است. در سَرزبان آریایی، این واژه را برگرفته از فعل " deiw- " میدانند که به معنای "درخشیدن" است و این خود نیازمند بررسی و پژوهش است که در دیدگاه آریایی کهن خدا و نور و درخشش چه پیوندی با هم داشته اند.
دیو در زبان سانسکریت "devā" بوده که به خدایان کهن آریایی اطلاق میشده است و هنوز نیز در هندی معنای خدا میدهد ( deva).
در زبان یونانی این واژه به صورت "zeus" در میآید که نام رییس و پدر خدایان یونانیان باستان است. "ژوپیتر" Jupiter نیز که پدر خدایان رومی است بخش نخستش( Ju) از همین ریشه است.
در لاتین "deus" معنای خدا میدهد و از این واژه و مشتقات آن میراثی بس درخور توجه در زبان های جدید اروپایی به جا مانده است. در زبان فرانسه "dieu" در ایتالیایی "dio" و در اسپانیایی "dios" همگی معنای خدا را بر دوش میکشند
گوینده
بیوک میرزایی
عبدالعلی کمالی
سینا نیکوکار
مهرداد مهمان دوست
رضا عمرانی
جزئیات
کارگردان:
نویسنده:
مترجم:
ناشر چاپی:
شابک:
سال انتشار: 7 سال پیش