یه نکته دیگه که هی تو این قسمت میگین که قسمت جنگ جیمی با تیون الکی بود و لازم نبود عرض کنم که اون جنگ باعث شد جیمی دیر به سرسی برسه و اون راهشون که به بیرون بود بسته بشه و نتونن فرار کنن و همون جا دفن بشن و بمیرن ولی اگه جیمی زودتر میرسید به سرسی نجات پیدا میکردن خب

تو رو خدا نزارین کوروش وات د فاز یا فاک بگه گوشت تن آدم میریزه اااااااه

اصلا هیچ جوره پادشاه شدن برندون رو نمیتونم قبول کنم مگر اینکه نشون میدادن برن دیگه اون پسر بچه ی معصومی که جیمی پرتش کردن پایین نیست و همه ی این ماجراها از زمانی که اون آدم ناشناس واسه کشتن برن اومد و جرقه دعوای استارک ها و لنیسترا رو زد همه و همه ش نقشه ی خود برن بوده. دیوونه کردن دنریس تقصیر برن بود چون دید که جان عاشق دنریس شده و هیچی نمیتونه بین این دوتا جدایی بندازه و به احتمال زیاد میتونن سرسی رو شکست بدن. بخاطر همین هویت جان رو بهش گفت و اون جان هم اینقدر احمق بود که به خواهرهاش بگه و سانسا هم اینقدر موذی بود که خبر رو پخش کنه. برن از جان استفاده کرد برای اینکه به قدرت برسه. کاش همه ی اینا رو نشون میدادن و این پایان خوش مسخره رو رقم نمیزدن و برن رو یه آدم مثبت نشون نمیدادن. واقعا ناراحتم بخاطر سریال چون حیف بود. این مارتین بیشور هم مطمئنم یه ده سالی باز میخواد مارو سرکار بذاره چون خودتون گفتید که گفته هنوز نوشتن کتاب آخر رو شروع هم نکردم :|