• 6 سال پیش

  • 1.6K

  • 12:24

ویالن سل

داستان شب
1
1
0

ویالن سل

داستان شب
  • 12:24

  • 1.6K

  • 6 سال پیش

توضیحات
ویالن سل با صدای بیتا ملکوتی برای پدرم و رنج هایش... مرد در دفتر خاطراتش خواهد نوشت: صدای اذان مرا اد بچگی هایم می اندازد، آجر های قرمز، سرو های بلند، فواره ی میان استخر، ماهی های سیاه و قرمز و طلایی، درهای چوبی و شیشه های مشبک خونه ی شمیران... صدای کشیدن اره روی گوشت قرمز، پانزده سالگی

shenoto-ads
shenoto-ads