
توضیحات
چه ایده ای ! یک ماه عسل آن هم در هندوستان. سرزمین مهارجه ها ، ببرها ، مرتاض ها. بعد از جشن عروسی از آن جایی که هواپیما تا شب پرواز نمی کرد، من و شوهرم به آپارتمانی رفتیم، که در خیابان آملامینیا گرفته بودیم. اتاق خوابش، تنها اتاقی بود که امکانات لازم را برای اقامت و خوابیدن داشت. وقتی به من اظهار عشق نمود، من با صدایی هیجان زده جواب دادم... داستان "ماه عسل" نویسنده : آلبرتو موراویا خوانش : مهرناز احمدیان
گویندگان:
مهرناز احمدیان
تاریخ انتشار:
3 سال پیش
بر اساس علاقهی شما
شنیدنی های این کانال

نظرات
نظری ثبت نشده است
برای ارسال نظر ابتدا باید وارد حساب کاربری خود شوید.