
توضیحات
بی شرف به صورت خونی مامان خیره شد و فکر کرد دنیا از حرکت وایستاده. مامان در حالی که گریه می کرد بغلش کرد و گفت مردا همشون بی شرفن ! همشون بی شرفن! ولی تو وقتی بزرگ شدی کاری که بابات با من کرد ، با هیچ زنی نکن خوب؟ با هیچ زنی. وقتی بزرگ شدی مثل بقیه مردا بی شرف نباش. پسر همون طور که به صورت خیس و کبود مادرش خیره شده بود، فکر کرد هیچ وقت ، هیچ وقت حتی اگه بمیره هیچ زنی رو نمی زنه. هیچ وقت بی شرف نمی شه! ... داستان "بی شرف" نویسنده و خوانش : علیرضا ایرانمهر
برچسب ها:
گویندگان:
علیرضا ایرانمهر
تاریخ انتشار:
3 سال پیش
بر اساس علاقهی شما
شنیدنی های این کانال

نظرات

کاربر شنونده
3 سال پیش
asdasdasdad

کاربر شنونده
3 سال پیش
asdasdas

کاربر شنونده
3 سال پیش
monk bhvggjbknml
برای ارسال نظر ابتدا باید وارد حساب کاربری خود شوید.
کاربر شنونده
کاربر شنونده
22442e2err2