• 6 سال پیش

  • 4.7K

  • 19:52

آرش کمانگیر

داستان شب
9
9
2

آرش کمانگیر

داستان شب
  • 19:52

  • 4.7K

  • 6 سال پیش

توضیحات
لشکر ایرانیان در اضطرابی سخت دردآور ، دو دو سه سه به پچ پچ گرد یکدیگر کودکان بر بام ، دختران بنشسته بر روزن ، مادران غمگین کنار در . کم کمک در اوج آمد پچ پچ خفته ، خلق چون بحری برآشفته به جوش آمد خروشان شد به موج افتاد . غرش بگرفت ومردی چون صدف از سینه بیرون داد : "منم آرش!"... داستان :"آرش کمانگیر" نویسنده : سیاوش کسرایی خوانش : سعید کمیجانی

shenoto-ads
shenoto-ads