• 8 سال پیش

  • 16

  • 02:36

Ðム尺Ð & Ð乇レ

乙Ծん尺乇ん
27
27
10

Ðム尺Ð & Ð乇レ

乙Ծん尺乇ん
  • 02:36

  • 16

  • 8 سال پیش

توضیحات
وقت اگر داری کلامی با تو درد دل کنم شاید از این گفتگو آرامشی حاصل کنم وقت اگر داری بگوید این صدای بی صدا نازنینم با تو از درد شب بی انتها زجه ی سر خورده و بغضی گرفت زیر گلو لحظه ای بنشین بگویم قصه ام را مو به مو قصه ی تکراری شب های سرد انتظار قصه ی تلخه نگاهی مانده بر در بیقرار قصه ی این دل که امشب باز کافر میشود از کتاب عمر بی حاصل که آخر میشود میل رفتن دارد این دل حیف پایش بسته است دست مشتاق نوازش راببین بشکسته است باز هم زانوی غم کرده بغل ای وای دل دل شده رسوای کوی یار و من رسوای دل تن به دریا میزنم پروای طوفانش چه شد سر سپرده میرود ترس از رقیبانش چه شد میکشاند خسته تن را در بیابان سکوت عاقبت سر مینهد امشب به دامان سکوت شیونش را گم کند درکوچه ی دل واپسی سایه شب هم ندا سر میدهد از بی کسی وقت اگر داری بگویم باتو من از فصل غم میشناسی من همانم از تبارو نسل غم یاریم ده گوش کن یک دم بیا بنشین که من ناله ها سر میدهم از دست این زخم کهن ناله از تنهایی و بی همزبانی در قفس بغض ویرانگر پس از خوشباوری های عبث خون دل خوردن مرامم گشت باری بگذری از من و دل بگذریم ای دوست اری بگذریم

با صدای
خودم:)
دسته بندی‌ها

رده سنی
محتوای تمیز
تگ ها
shenoto-ads
shenoto-ads