کاج ها در بکر اند نیمکت کهنه باغ خاطرات دورش را در اولین بارش زمستانیاز ذهن پاک کرده است خاطره شعرهایی را که هرگز نسروده بودم خاطره آوازهایی را که هرگز نخوانده بودیکاکلبا تو بی تو همسفر سایه خویشم وبه...

وهم کهکشانها کو زمینم؟ زمین کو وطنم؟وطن کو خانه ام؟خانه کو مادرم؟مادر کو کبوترانه ام؟...معنای این همه سکوت چیست؟من گم شده ام در تو یا تو گم شدی در من ای زمان؟!.... کاش هرگزآن روز از درخت انجیر پایین ن...

چشمان من  شب در چشمان من است به سیاهی چشمهایم نگاه کنروز در چشمان من استبه سفیدی چشمهایم نگاه کنشب و روز در چشمان من استبه چشمهای من نگاه کنپلک  اگر فرو بندم ج هانی در ظلمات فرو خواهد رفت ...

 عقرب عاشق دم به کله میکوبد و شقیقه اش دو شقه میشود بی آنکه بداند حلقه آتش را خواب دیده است عقرب عاشق.....  ...

حسین پناهی   _ با صدای پرویز پرستویی سیاهخب ..آره که خیابونا و بارونا و میدونا و آسمونا ارث بابامهواسه همینه که از بوق سگ تا دین روزاین کله پوکو میگیرم بالاو از بی سیگاری میزنم زیر آوازو اینقدر میخونم...

بیکرانهدر انتهای هر سفر در آیینه دار و ندار خویش را مرور می کنم این خاک تیره این زمین پاپوش پای خسته ام این سقف کوتاه آسمان سرپوش چشم بسته ام اما خدای دل در آخرین سفر در آیینه به جز دو بیکرانه کران به...